سیدفاضل موسوی نماینده سابق مجلس در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «بخشی از دلسردیهای حال حاضر در سطوح مختلف سیاسی ناشی از عدم تحقق برخی وعدههاست که واقعبینانه هم هست. رئیسجمهور هنوز نتوانسته وعدههای اساسی را، که مردم بهشدت دنبال اجرایی شدن آن هستند، محقق کند... این روند نگرانکننده است و باید توسط دولت اصلاح شود».
موسوی در ادامه گفت: «دولت فربه و فرسوده است... بنده در خاطر دارم چند ماه قبل از فوت مرحوم هاشمی رفسنجانی، ایشان آقای روحانی را خواستند و تذکرات جدی در مورد شرایط اقتصادی به وی دادند و خواهان باز شدنگرههای اقتصادی شده بودند. اما واقعا آقای روحانی مسیر خود را میرود».
چندی پیش روزنامه آرمان در گزارشی نوشته بود: «اگر به صورت واقع بینانه به وضعیت جامعه نگاه کنیم متوجه میشویم که در شرایط کنونی پایگاه رأی آقای روحانی نسبت به انتخابات ۹۶ با ریزش جدی مواجه شده است. به همین دلیل در مرحله نخست دولت باید با یک رویکرد آسیبشناسانه دلایل این ریزش آرا را مشخص کند تا در آینده با مشکلات جدیتری مواجه نشود. هنگامی که مردم مشاهده کنند دولت آقای روحانی به وعدههایی که به آنها داده عمل نکرده و یا اینکه در راستای تحقق این وعدهها حرکت نمیکند به صورت طبیعی پایگاه اجتماعی آقای روحانی با ریزش مواجه خواهد شد...دولت آقای روحانی ارتباط عمیق و دقیقی با مردم ندارد و این مسئله میتواند در آینده برای دولت چالشهای بیشتری به وجود بیاورد».
روزنامه آرمان همچنین چندی پیش در مطلبی نوشته بود: «مهمترین مسئله و دلیل ناامیدی در جامعه به دولت برمیگردد، اگر دولت با امکانات و اختیاراتش فضای کشور را به سمتی ببرد که از حجم مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بکاهد، چه کسی میتواند در مردم حس ناامیدی ایجاد کند؟ اما وقتی در مسیر تحولات اقتصادی، گشایشی در معیشت مردم رخ نمیدهد؛ شکلگیری احساس ناامیدی در آنها طبیعی است».
«ابراهیم اصغرزاده» از فعالین اصلاحطلب نیز-آبان ۹۵- گفته بود: «مطمئناً بخش قابل توجهی از ناتوانی به دلیل نداشتن برنامه دولت است».
متاسفانه دولت روحانی با امتناع از گزارش عملکرد، همچنان به حاشیهسازی میپردازد.
وقتی یک نماینده مجلس مشکلات حقیقی مردم را نادیده میگیرد!
روزنامه اعتماد در شماره دیروز تیتر یک خود را به «رفع حصر» اختصاص داد و در سرمقاله نیز به این موضوع پرداخته شد.
عنوان سرمقاله این بود: «بوی بهبود ز اوضاع زمانه»! و این نوشتار به قلم مدیرمسئول اعتماد تقریر شده بود که در ابتدای آن آمده: «طولانيتر شدن حصر به نفع نظام نيست. نمايندگان مجلس، فعالان سياسي، بعضي از مسئولان بلندپايه، فارغ از گرايش حزبيشان، مدتهاي مديد است كه تلاش ميكنند پايان مسالمتآميز و مصلحتجويانهاي براي حصر رقم بزنند. در اين خصوص اخبار پنهاني و معاملههاي پشت پردهاي وجود ندارد كه مردم از آن بيخبر باشند. خبرها را اگر پيگيري كرده باشيد، ميدانيد كه گفتوگوها و نامهنگاريهايي در سطح مسئولان امر رد و بدل شده و خدا را شكر در چند ماه اخير گشايشهايي نيز صورت گرفته است.»
موضوع مهم این است که هنوز سران فتنه ازاشتباهات خود ابراز پشیمانی نکرده و حتی در این اواخر یکی از آنان نامهای بلندبالا را منتشر کرد که از ابتدا تا انتها با به هم بافتن تصورات و گمانهای نویسنده شکل گرفته و در بخشهایی از آن تهمتهایی آشکار به برخی افراد مطرح شده بود.
اگرچه کسانی مانند رئیس دولت اصلاحات در جلسات خصوصی اذعان کردهاند که تقلب صورت نگرفته بود اما هنوز هم سران فتنه حاضر نیستند که بر هوای نفس خویش پا بگذارند و به خیانتهای خود اذعان کنند. در این رابطه و ظلمی که این جماعت قانون شکن و طغیانگر مرتکب شدند تنها به یک مورداشاره میکنیم.
نمایندگان کاندیداهای ریاستجمهوری 88 پس از انتخابات در جلسهای خصوصی با رهبر انقلاب دیدار کردند. فیلم این دیدار بعدها منتشر شد. در بخشی از آن رهبر انقلاب خطاب به نمایندگان میرحسین موسوی میفرمایند که شما مشخص کنید که در کدام شهرها و کدام مناطق به کدام صندوقهای رای شک دارید، تا به آن رسیدگی شود و آرا بازشماری گردد.
سپس ایشان ادامه میدهند که طبق قانون باید تعداد مشخصی صندوق شمارش شود اما تعداد بسیار بیشتری را میگوییم که بازشماری کنند. آنگاه رهبر انقلاب تاکید میکنند که شما از راه قانونی اقدام کنید من هم کمک میکنم و اگر حقی ضایع شده باشد، تا احقاق آن از شما حمایت خواهم کرد.
اما در مقابل سران فتنه چه کردند؟ اگرچه آن روز و در آن جلسه گفتند که صندوقهای مشکوک را اعلام خواهند کرد اما فردای آن روز همه حرفهای خود را زیرپا گذاشتند و دوباره مردم را به اغتشاش و آشوبگری فراخواندند! به راستی آیا در مورد مجازات این افراد تسامح بیش از اندازه صورت نگرفته است؟
نویسنده یادداشت در ادامه میگوید: «مردم نامحرم نيستند، از آنجايي كه رفع حصر خواست اكثرشان بوده و در مقاطع مختلف و به مناسبتهاي سياسي آن را برزبان آوردهاند شايسته است كه – به دور از هياهو وجنجال بيمورد- در جريان روند عمومي پرونده قرار بگيرند.»
اینکه طیف موسوم به اصلاحطلب خواستهای حزبی خود را به عنوان دغدغه عموم مطرح میکنند چیز جدید و تازهای نیست، اما ای کاش نویسنده که از نمایندگان مجلس نیز هست به دغدغههای واقعی عموم مردم توجه کند.
روحانی درکی از سیاست ارزی ندارد
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود به قلم یکی از کارشناسان اقتصادی حامی دولت ضمن انتقاد از سیاست جدید ارزی دولت تدبیر و امید نوشت که تصمیم ارزی تازه روحانی نشان داد که وی درک فنی از ژرفا و گستردگی سیاست ارزی تازه ندارد.
این روزنامه اصلاحطلب در این باره نوشت: «در روزها و هفتهها و سالهای آینده فاش شود مشوقان، مشاوران و یا سوق دهندگان اصلی روحانی به اینکه تدبیر تازه درباره ارز را که درواقع یک انقلاب است کدام افراد بودهاند، اما واقعیت این است که آنها راه درست را نشان ندادهاند حسن روحانی به عنوان یک سیاست ورز، درک فنی از ژرفا و گستردگی سیاست ارزی تازه ندارد و نمیداند این چاهی که حفرشده انتها ندارد وگرداب ارزی زندگی و کسب وکار بیشتر ایرانیان را در خود فرو میبرد و شوربختانه زندگی را سختتر میکند و جای خرسندی ندارد.»
ابتکار در ادامه نوشت: «به نظر میرسد نقش حسن روحانی به عنوان نفر اول اجرایی در این مقطع تاریخی از کشور و سرزمین ایران در نقطه عطف قراردارد و اگر درک درستی از تحولات ارزی به دست نیاورد و دنبال رویاپردازی و پیداکردن راه سوم ارزی باشد نوک پیکان نقش او به سمت پایین دره خواهد بود. تجربه تاریخ معاصر نشان میدهد سیاست اقتصادی دو راه بیشتر ندارد. یک راه این است که نهاد دولت و حکومت به مصلحت خود نقش نخست داده و هر تصمیمی را در این چارچوب اتخاذ و با استفاده از قدرت در اختیار پیش ببرند. راه دیگر این است که خواست عمومی و فرایند بازار را بپذیرند و با کمترین سطح دخالت اجازه دهند متغیرهای اقتصادی به تعادل برسند.»
گفتنی است سیاستهای ضعیف اقتصادی دولت به ویژه در چند ماه اخیر سبب ایجاد درگیری در طیف اقتصاددانان حامی دولت شده است. چندی پیش فریبرز رئیسدانا اقتصاددان نزدیک به طیف اصلاحطلب با انتقاد از نگاه دولت به واقعیات اقتصاد بینالملل گفته بود: «دولت ایران متوجه سلطه دلار نیست، علاقهای هم ندارد بداند، سطحی کاری میکند، به مباحث سطحی میپردازد، برخوردهای سیاسی مقابلهای را به جای روابط اساسی اقتصاد سیاسی مینشاند و از طرف دیگر هم گوش شنوا ندارد که حرفهای کارشناسان خبره و دگر اندیش را بشنود. دل دولت به آن ۴۰-۳۰ نفری که اطرافش را قبضه کردهاند خوش است. همین اطرافیان دولت اصلاً به سلطهگری دلار توجه نکردند و همچنان اقتصاد ایران را وابسته به دلار نگاه داشتهاند. دولت حسن روحانی رکورددار وابستگی اقتصاد کشور به دلار است. معاون آقای روحانی بارها گفته است که طرفدار بخش خصوصی است. طرفدار بخش خصوصی بودن هم یعنی طرفدار تجارت آزاد با دلار.»
وی در ادامه تصریح کرده بود: «شخص آقای روحانی اینگونه فکر میکند، اقتصاددانان دولت قبلی و دولت فعلی و مشاوران آنها همگی در واقع از مدافعان وابستگی اقتصادی کشور به دلار هستند؛ منتهی برخی اقتصاددانان اطراف دولت به دلار بالای ۶۰۰۰ تومان فکر میکنند و برخی دیگر هم به دلار حدود ۴۵۰۰ تومان فکر میکنند، اما همگی این اقتصاددانها روش یکسانی دارند، و اینکه نمیخواهند از قید سلطه دلار امپریالیستی بیرون بیایند و از طرفی، چون اقتصاد کشور وابسته به دلار نفتی هم هست تقاضا برای تهیه و تأمین دلار مرتب افزایش پیدا میکند.»
مشکلات صنعت برق لاینحل باقی مانده است
روزنامه قانون در گزارشی نوشت: صنعت برق ایران در حالی قدم به سال 97 گذاشت که بسیاری از مشکلات آن هنوز به صورت لاینحل باقی مانده است. مشکلاتی که در صدر آنها غیرواقعی بودن قیمت برق و کوچک شدن اقتصاد برق در کشورمان قرار دارد و البته هر سال به سال آینده منتقل میشوند.
در بخشی از این گزارش به نقل از پيام باقري نايب رئيس هيئت مديره سنديكاي صنعت برق آمده است: ورود خصولتیها به صنعت برق، مثل همه بخشهای اقتصاد ایران، آسیبهایی به همراه داشته که مهمترین آنها غیررقابتی شدن فضای کسب و کار است. خصولتیها به دلیل دسترسی به منابع مالی، برخی معافیتها و دسترسی به رانتهای اطلاعاتی فضای رقابتی را در هر صنعتی از بین میبرند. براي مثال یکی از مشکلات اقتصاد ایران و از جمله صنعت برق به بحث عدم گسترش پایه مالیاتی کشور بازمیگردد. امروز شاهدیم که بار مالیات بر عهده بخش خصوصی واقعی که شناسنامهدار است، افتاده و سایر بخشهای اقتصاد از معافیتهایی برخوردار هستند.
به نظر میرسد عدم توانایی دولت در مدیریت بخشهای مختلف صدای روزنامههای زنجیرهای را هم درآورده است مشکلاتی که پیش از این از سوی منتقدین بارها گفته و تکرار شده بود ولی هربار از سوی زنجیرهایها و حامیان دولت با زبان کنایه ، طعن و توهین با آن برخورد میشد.